16 ماه و 16 روزه شدی نفس من
سلام پسرم ، سلام زندگی من ، سلام ماه من ، سلام نفس من ............
خیلی خوشحالم که داری روزبه روز بزرگتر میشی و شیرین زبونیات داره شروع میشه دلم غش میره واسه گفتن مامان می می ، این رو که میگی دلم میخواد تمام دنیا رو بدم تا یکبار دیگه صدام کنی مامان
عزیز دلم برات بگم که مرواریدهای نیش بالا نمایان شدن و الان یعنی در 16 ماه و 16 روز زندگی زیبات 14 دندان داری و خدا میدونه برای در اومدن هر کدامشون چقدر زجر کشیدی و من نفهمیدم منو ببخش اگر کوتاهی کردم اگر کنارت نبودم اگر خسته از سر کار برگشتم و حوصله بازی نداشتم حوصله نوازش کردنت رو نداشتم اگر قهر میکردی و منتظر بودی من بیام نازت رو بکشم ولی من نیومدم و..............
پسرم آروینم تمام زندگی من و بابا تو هستی و خدا رو هزار بار شکر میکنیم از اینکه تو هستی
حالا بریم سراغ عکسای این ماهت که خیلیها بهم گفتن چرا از پسرت عکس جدید نمیذاری
اینجا آروین قهر کرده دوربین رو میخواست
اینجا همش میگفت اه اه اه .....
این هم از هدایایی که توی این ماه برات خریدن
مکعب هوش ، ماشین مسابقه ،یک جفت دمپایی از طرف من و بابا
عروسکها از طرف دایی مرتضی که عاشقته
نمایی جداگانه از عروسکها
این تاپ شرت رو عمه مریم برات هدیه آورده
این تی شرت رو عمو حمید از شیراز برا سوغات آورده
این از طرف عمو غلام رضا
این صندلی رو من برات گرفتم که دستشوئی رفتن رو بهت یاد بدم ولی تا حالا موفق نشدم
اینجا داری کوکو سیب میخوری که خیلی دوست داری عزیزم نوش جانت عزیزم
الهی قربونت برم اینقدر گرسنه بودی نمیدونستی چطوری بخوری
این هم از اولین کتاب آموزشی پسر نازم که خیلی این کتاب رو دوست داره
کتاب حمام شناخت حیوانات اهلی به زبان فارسی و انگلیسی
صفحه اول گوسفند وبزه که دو خط شعر هم بالای هر صفحه نوشته شده البته آروین فقط میگه بع بعی
این صفحه رو آروین خیلی دوست داره و میگه توتو
اسب رو نمیتونه بگه فقط به گاو میگه گاپ
این هم از پشت جلد کتاب
این هم یک سی دی آموزشی که اصلاً به درد آروین نخورد
گذری در کودکی آروین به روایت تصاویر
اااا مامان تو نگاه نکن
ددددددددتتتتتییییییییییی مامان ( منم که دیگه خر شدم )
دوربین رو بده به من
ببین چه به سر دستمال کاغذی آوردی
یکبار دیگه مامان رو خر کنم ( ددددتتتتتتتتییییی )
حالا صورتم رو پاک کنم
خداوندا هیچگاه دیدن این لحظات زیبا را از هیچ مادری دریغ نکن الهی آمین
جز دعا کار دگر نیست مرا
شب روزت همه شاد
دلت از غم آزاد
همه ایام به کام
و تو پیوسته سرافراز و ز هر غصه برون
همچو گنجشک به هر بام ودرخت
بنشینی خندان
وسبکبال تر از برگ درخت
در هوا رقص کنان
مشق پرواز کنی سوی سپیدار بلند
و ز تو نغمه مستی آید ...
لحظه هایت چون قند
روزگارت لبخند
هفته هایت پر مهر
هر کجایی که قدم بگذاری
همه از کینه تهی
همه از قهر و عداوت خالی
همه جا ، نام تو از مهر ، به لب ها جاری ...
و تو با یاد خداوند بزرگ
به سلامت ببری راه به پیش