تولدت مبارک
گل غنچه کرد و غنچه شکفت و خداوند در بهترين روز تاريخ زيباترين هديه اش را به ما داد.
باشي نباشي پيشه من تو بهترين همنفسـي
هرجاي دنيـا که ميــــري به ارزوهـــات بـرسي
روزه تـــولـــده توئه ميـــــلاده هرچي خاطــــره
روزي که غيـره ممکنه هيچ جـــوري از يادم بره
تولدت مبارک قشنگترینم
همیشه دلم میخواست روز تولدت یک روز خاص باشه یک روز که با بقیه روزها فرق کنه یک روز که اوج شادی و خوشی و سلامتی باشه برات و خدا رو شکر میکنم که تا حالا تونستم 2 سال رو روز تولدت در کنارت باشم درسته که مهمونی نگرفتیم به دلایلی ولی از صبح تا شب پیشت بودم باهم کلی بازی کردیم کلی خندیدیم کلی خرید کردم برات با اینکه خیلی خسته شده بودم ولی تمام روز بغلم بودی حتی موقع آشپزی دلم نمیخواست یک ثانیه تنهات بذارم دلم میخواست تمام کمبودها رو برات جبران کنم تمام اون روزهایی که پیشت نبودم و در حقت کوتاهی کردم میدونم با یک روز جبران نمیشه ولی همین فقط از دستم بر میومد عزیزم امیدوارم همیشه شاد باشی اینقدر روز تولدت با هم فوتبال بازی کردیم که الان از درد پا و خستگی دارم میمیرم نمیدونم شما بچه ها اینهمه انرژی از کجا میارید هر وقت خسته میشدم روی مبل میفتادم و میگفتم من دیگه خسته شدم بدو بدو میومدی کنارم دستم رو میگرفتی میگفتی خسته نشو پاشو مهناز دیگه قربون اون مهناز گفتنت قربون اون دیگه گفتنت
قصد مهمونی گرفتن نداشتیم بخاطر یک سری مسائل اول از همه کوچک بودن خونه چون خانواده بابایی 45 نفری هستند و خانوداه من 10 نفر نمیشد همه رو با هم دعوت کرد سال گذشته فقط خانواده بابایی دعوت بودن که شام درست کردن واسه اون همه آدم واقعا سختمه با غذای بیرون هم اونها موافق نیستند یعنی اهل فست فود نیستند بخاطر همین تصمیم گرفتیم واسه تولد مهمونی نداشته باشیم ولی مامان جون ودایی مرتضی و خاله مریم گفتند ما کادو خریدیم میخوایم بیایم خونتون تو هم خیلی خوشحال شدی از دیدنشون منم هم واسه شام فقط لازانیا و چند مدل ژله درست کردم خیلی خسته بودم چون صبح با شما رفته بودیم خرید شما هم همش بغلم بودی خیلی اشتباه کردم کالسکه برنداشتم آخه فکر میکردم راه میری که اینطور نشد خلاصه شرمنده ام از اینکه تولد امسالت سوت و کور بود ولی قول میدم سال آینده تو خونه جدیدمون اگر خدا بخواد و آماده بشه برات یک تولد حسابی میگیریم عزیزم
این عکسها رو دوست بسیار خوبم مریم مامان آیدین جون از وبلاگت گرفتند و برام فرستاده ممنونم مریم جان دستت درد نکنه از اینکه به یادمون بودی
این هم از عکست در متولدین امروز نی نی وبلاگ
روز شنبه 31/01/2015 که مصادف بود با روز تولدت از نظر سال میلادی با هم سه تایی رفتیم آتلیه و ازت عکس گرفتیم که هر وقت آماده شد میام برات میذارم عزیزم میخواستیم یک عکس سه نفره هم بگیریم ولی عکسهای شما 2 ساعت طول کشید که من و بابایی از پا افتادیم و توانی برامون نموند و ظاهرمون بهم ریخت و عکس 3 نفره مون موکول شد به یک روز دیگه نزدیک عید نوروز
الهی مامان فدای فوت کردنت عزیزم
عاشق ناخنک زدن به کیک هستی
اینجا دایی هم شریکت شده بود
این کادوی دایی مرتضی است که عاشق نقاشی کردنی (ماژیک با تمام لوازم جانبی )
کادوی مامان جون ( یک دست لباس )
کادوی خاله مریم ( یک دست لباس و کفش )
دست همه درد نکنه مبارکت باشه عزیزم
من و بابایی هم یک میلیون واریز کردیم به حسابت عزیزم
این هم دسر که خودم درست کردم
و لازانیا که خیلی خوشمزه شده بود
خدایا خودت حافظ عزیزانم باش